طراحی گرافیکی احساسی چیست؟
از سری مقالات آموزش طراحی لوگو به صورت تخصصی
طراحی احساسی همیشه در اطراف ما وجود دارد. شما هر روز بدون اینکه متوجه شوید با طراحی احساسی درگیر هستید زیرا وقتی طراحی احساسی به خوبی انجام شود، نامرئی است.
طراحی نامرئی؟ به نظر غیرقابل تصور میرسد. اما در این مورد به ما اعتماد کنید – موفقترین طرحها به ناخودآگاه احساسی (عاطفی) شما نفوذ و احساسی در شما ایجاد میکنند، حتی زمانی که نمیتوانید کاملاً انگشت خود را روی این موضوع بگذارید چرا که آنها احساس خوبی به شما میدهند.
در واقع، ممکن است حتی آگاهانه متوجه نباشید که این محصولات و طراحیهای آنها به شما احساس خوبی میدهند… اما دائماً برای چیزهای بیشتری به عقب برمیگردید تا مجدد تجربه کنید، زیرا هر بار که با آنها درگیر میشوید، تجربه مثبتی است.
طراحی احساسی یکی از قدرتمندترین ابزارها در جعبه ابزار طراحی یک برند است. اگر احساسات کاربران را جذب نمیکنید، برای کاربران جذاب نیستید.
این موضوع در عین سادگی خوب پیچیده هم هست! پس هنگام توسعه برند جذاب و موفق خود و داراییهای طراحی گرافیکی، میبایست موضوع گرافیک احساسی را در نظر داشته باشید.
تعریف طراحی احساسی
طراحی احساسی یک سبک خاص مانند طراحی ممفیس یا بروتالیسم نیست. در عوض، این یک مفهوم است: مفهومی که طراحی میتواند بینندگان را وادار کند تا احساس خاصی را حس و تجربه کنند.
به همین دلیل است که دو طرح میتوانند ظاهر و احساس متفاوتی داشته باشند و همچنان هر دو نمونههایی از طراحی احساسی در نظر گرفته شوند.
طراحی احساسی عمداً یک واکنش احساسی را در بیننده خود بر میانگیزد. به بیننده نمیگوید که چگونه احساس کند، از طریق المانهای گرافیکی با انتخاب هوشمندانه، در بیننده احساسات مورد نیاز را ایجاد میکند.
به پورتالهای آنلاین درخواست کار فکر کنید که بسیاری از شرکتها از آن استفاده میکنند. اگر شما مانند بسیاری از افرادی هستید که قبلاً مجبور شدهاند با آنها کنار بیایند، احتمالاً فقط از فکر کردن به آنها احساس استرس و ناامیدی میکنید.
با بلوکهای بزرگ متن، یک فرم اجباری خستهکننده و در نهایت بعد از پر کردن فرم دریافت یک پیام مبهم که اطلاعات شما ثبت شد با شما تماس خواهیم گرفت، جای تعجب نیست که از خود میپرسید: «آیا کار من انجام شده کی تماس میگیرن؟
اکنون یک درخواست شغلی آنلاین را تصور کنید که درهم و برهم نباشد. در آن یک نوار پیشرفت وجود دارد که نشان میدهد با هر قسمت که اطلاعاتی را وارد میکنید چقدر به پایان نزدیک هستید. نه تنها کاملاً روشن میکند که کارتان تمام شده، بلکه دقیقاً به شما میگوید که در آینده چه انتظاری داشته باشید، چه ایمیلی در ماه آینده یا یک تماس تلفنی در عرض ۱۴ روز و غیره.
این خیلی کمتر استرسزا به نظر میرسد، درست است؟ برنامه شغلی تصوری ما طرحی است که طراحی احساسی را در بر میگیرد تا درخواست برای یک شغل را به فرآیندی بی دردسر و پاسخگو تبدیل کند.
سه سطح طراحی دان نورمن
دونالد نورمن، مدیر آزمایشگاه طراحی در دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو، و نویسنده چندین کتاب در زمینه طراحی، از جمله “طراحی چیزهای روزمره”، تحقیقات گستردهای در مورد مفهوم طراحی احساسی انجام داده است. نورمن از طریق تحقیقات خود، سه نوع پاسخ شناختی که کاربران به طراحی دارند را شناسایی کرد:
ذرهای:
پاسخ فوری و خودکار کاربر به یک طرح.
رفتاری:
ارزیابی ناخودآگاه کاربر از ظرفیت طراحی برای کمک به آنها در دستیابی به اهداف خود.
انعکاسی:
قضاوت آگاهانه کاربر در مورد سودمندی و ارزش یک طرح.
طراحی احساسی چیز جدیدی نیست. هنگامی که اولین دستگاه خودپرداز در صحنه ظاهر شد، نیاز عاطفی کاربران را برای رضایت فوری برآورده کرد. یا عوارضیهای اتوبانها و عدم نیاز به پیاده شدن از ماشین.
هدف طراحی احساسی ایجاد تداعیهای مثبت است
طراحی احساسی شما را به انجام اقدامات خاص و ایجاد تداعی خاص سوق میدهد. طراحان از چند استراتژی برای انجام این کار استفاده میکنند، مانند روانشناسی رنگ و بازیسازی.
هدف ایجاد ارتباط مثبت با محصول و خدمات است. این میتواند با برانگیختن یک احساس مثبت، مانند شادی یا قدرت، یا میتواند با برانگیختن یک احساس منفی، مانند ترس یا انزجار باشد، سپس قول دهد که محصول (خدمات) آن احساس را کاهش یا افزایش میدهد.
اگر به پورتال درخواست شغلی خود برگردیم، یک آگهی تبلیغاتی که خوب نباشد برای این سامانه ممکن است نشان دهد (به عبارتی غیر مستقیم)که متقاضیان شغل ناامید شده و کلیک کرده و درخواستهای خود را ناتمام میگذارند.
برای کارفرمایی که در حال خرید یک برنامه کاربردی ارزشمند است، این نگرانی را ایجاد میکند که در صورت طولانی شدن و خستهکننده بودن روند، مشتری و مخاطبهای مورد نظر کار تا انتها پیش نبرند.
بنابراین برای از بین بردن این ترس، آنها برنامهای مخاطب پسند با کاربری آسان خریداری میکنند که این فرآیند را برای متقاضیان لذت بخشتر میکند.
ببینید چگونه طراحی احساسی در نقاط مختلف این سفر استفاده میشود؟
ابتدا، کارفرما طرح احساسی مورد استفاده در تبلیغات نرم افزار را دید و تصمیم به خرید آن گرفت. سپس متقاضیان کار به راحتی با این نرم افزار زمان را سپری کردند که این امر ارتباط مثبتی با کارفرما در ذهن آنها ایجاد کرد.
این بدان معنی بود که متقاضیان بیشتری، متقاضیانی که از قبل دیدگاه مثبتی نسبت به شرکت داشتند، برای مشاغل درخواست میدادند_ و برای شرکت SAAS که سازنده این نرمافزار بود، نظرات مثبت و ارجاعهای مثبتی از سوی کارفرمایانی که آن را خریده بود ارسال میشد.
چگونه میتوانم طراحی احساسی را انجام دهم؟
مسیر رسیدن به کیف پول مشتریان هدف شما است که از قلب و مغز آنها میگذرد. برای استفاده موثر از طراحی احساسی، سه سطح طراحی نورمن را در هنگام ساختن هویت برند خود و یا طرحهای گرافیکی در نظر داشته باشید.
طرحهای شما باید واکنش عاطفی فوری را در کاربر برانگیزد و نشان دهد که به نفع آنها خواهد بود. به این ترتیب، وقتی مغز آنها به قلب آنها میرسد و باید تعیین کند که آیا محصول(خدمات) شما واقعاً ارزشمند است یا خیر، جایی برای شک در ارزیابی قلب(دل) نخواهد داشت.
شش مرحله برای طراحی احساسی
هنگام ایجاد طرح های احساسی، این شش نکته کلیدی را در ذهن داشته باشید:
۱. خواستههای اصلی کاربران خود را درک کنید
وقتی شخصی تبلیغی را برای یک اپلیکیشن سرمایه گذاری میبیند، ممکن است به این فکر بیفتد “من میخواهم سرمایه گذاری را شروع کنم.” اما این فکر ریشههای عمیقی دارد که بسیار اساسی تر از دانلود یک برنامه سرمایهگذاری است.
همه ما امنیت میخواهیم و پول امنیت را میخرد. بنابراین برای اینکه تبلیغ یک اپلیکیشن سرمایهگذاری موثر باشد، باید از این نیاز احساسی برای امنیت و ثبات استفاده کند.
هنگامی که در حال طراحی المانهای بازاریابی و برند هستید، به آنچه واقعاً ارائه میدهید فکر کنید. یک رستوران فقط یک منوی منحصربه فرد در یک مکان خنک ارائه نمیکند. غذا میفروشد.
برای درک بهتر این مورد درباره مفهوم مغز خزندگان مطالعه کنید. این مفهوم فرض میکند که در هستههای مغزمان، ما هنوز ساختار اولیهتری از مغز را که اجداد تکاملی ما داشتهاند حفظ کردهایم. این مغز اصلی، مغزی که هنوز در خزندگان یافت میشود مسئول عملکردهای مربوط به حفظ خود و بقا می باشد.
یک تبلیغ خودروی لوکس مطابق مغز خزندگان برای کسب موقعیت و قرارگیری در یک گروه اجتماعی خاص به مخاطب خود کمک می کند. یک وب سایت برای سیستم امنیتی خانه باید به بازدیدکنندگان اطمینان دهد که محصولاتش آنها و خانواده هایشان را ایمن نگه میدارد.
مهم نیست که چند هزار سال بگذرد و چقدر تکامل پیدا کنیم، ما همیشه ساختارهای ماقبل تاریخ و اولیه را در مغز خود خواهیم داشت – ساختارهایی که به طراحی احساسی پاسخ میدهند.
۲. یک شخصیت برای برند بسازید
یک شخصیت برای برند بسازید تعامل با برند شما باید مانند تعامل با یک شخص باشد، نه یک برند بیچهره.
وقتی به برند خود یک شخصیت میدهید میتوانید برای آن احساس تعریف کنید و آنرا بهتر درک کنید.
تعامل به عنوان یک شخصیت به معنای حفظ شخصیت در هر نقطه تماس با مشتری است. این بدان معناست که وبسایت، ایمیل، آگهیهای و هر متن تبلیغاتی دیگری را با صدایی بنویسید که شبیه این شخصیت باشد.
آیا برند شما جوان و بازیگوش است؟ پس تبلیغات شما باید از کلمات و عبارات سرگرمکننده، جذاب و خوش بینانه استفاده کند.
۳. احساس مالکیت را در کاربران ایجاد کنید
مردم به چیزهایی که احساس میکنند مالک بخش کوچکی از آنها هستند احساس دلبستگی میکنند. راههایی بیابید که مخاطبانتان در تعامل با برند شما، خود را بخشی از تیم احساس کنند. چند راه برای انجام این کار عبارتند از:
- دادن یک اسم منحصربه فرد که آنها را به عنوان بخشی از “یک جمع و یا گروه” معرفی میکند. این ممکن است به این معنی باشد که هر ایمیل را با چیزی با این نام شروع میشود مثلا سلام به تندی خورای خفن شروع کنید. یا سلام به اعضای مُد فرشته صورتی.
- ارائه خدمات مشتری حرفهای برای یک گروه خاص محصولات. یک مرکز تعمیرات کامپیوتر را در نظر بگیرید که هر نوع سیستمی را تحویل میگیرد و تعمیر میکند با حداقل خدمات روابط مشتری و یا یک مرکز خدمات مشتریان VIP برای دارندگان سیستم مک(اپل).
- شناسایی برندتان را برای مخاطبان خود آسان کنید تا مخاطبان بیشتری آنرا بتوانند در ذهن بسپارند و قدرت برند افزایش پیدا کند.
۴. داستان بگویید
یک داستان خوب چه قدرتی دارد؟
احساسات را در خوانندگان آن برانگیزد و مخاطب را درگیر خود میکند. یکی از راههای ایجاد طراحی احساسی در شخصیت برندتان، تبدیل شدن به یک داستاننویس خبره است.
Airbnb یکی از برندهایی است که داستان سرایی را در هر کاری که انجام میدهند ساخته است. از کمپین Belong Anywhere که بیش از ۱ میلیون دلار برای پناهندگان جمعآوری کرد تا مجموعه داستان های خود از جامعه جهانی Airbnb.
Airbnb در یکی از با ارزش ترین چیزهایی که سرمایه گذاری میکند خلق داستان میباشد، تجربیات منحصربهفرد و داستانهایی که تا آخر عمر در مورد آنها مخطبان صحبت خواهند کرد.
Airbnb از داستان سرایی استفاده میکند و نشان میدهد که چگونه این داستان ها به اعضای جامعه احساس شادی، گرمی و موفقیت میدهند. آنها این کار را با استفاده از تصاویر گرمی انجام میدهند که افراد خندان را نشان میدهد که بسیاری از آنها درگیر فعالیتهای خلاقانه یا معنادار هستند.
در کنار این تصاویر، Airbnb از زیبایی نام تجاری مینیمالیستی خود استفاده میکند تا صفحه را با صفحات دیگر خود سازگار نگه دارد و به خوانندگان یادآوری کند که چه کسی مسئول این لبخندها است: آنها.
شما میتوانید از داستان سرایی به همان شیوه Airbnb استفاده کنید. برند شما چه چیزی را ارائه میدهد و چگونه آن را ارائه میدهید؟ تاریخچه شرکت خود را از طریق طراحی هیجانانگیز بیان کنید، که ممکن است صفحه هدف ما متفکرانه باشد یا طرحی باشد که در آن مشتریان قبلی تجربیات شخصی خود را با برند شما به اشتراک میگذارند.
این نوع طراحی ها نحوه درک مخاطبان از برند شما را به عنوان یک شخصیت شکل میدهد و به آنها این امکان را میدهد که با درگیر شدن با برند شما احساس کنند که بخشی از داستان هستند.
داستانها نیز نباید به صورت متوالی و خطی گفته شوند. به شعر، تصویرسازی انتزاعی و حتی تصاویر کارتونی تک صفحه ای فکر کنید.
یکی از موثرترین راه برای گفتن داستان اینفوگرافیک هست.
در حالی که این اینفوگرافیک داستان خود را به عنوان یک روایت سنتی و یا یک نام تجاری قهرمان بیان نمیکند، اما با به اشتراک گذاشتن حقایق، که برخی از آنها میتواند برای خواننده ناراحتکننده باشد، به عنوان مجموعهای که اطلاعاتی از جزئیات خاص به خواننده میدهد نگاهی دقیق به وضعیت فعلی صنعت جین و عادات مربوط به شلوار جین مصرفکنندگان، یک گره عاطفی ایجاد میکند شاید حس خوبی برای مخاطب نیست اما او را به فکر وا میدارد و نام اطلاعاتدهنده در ذهنش ثبت میشود.
این داستان بیشتر یک قطعه ژورنالیستی است تا زندگینامه، اما به هدف خود یعنی برانگیختن واکنش احساسی در خواننده دست مییابد. یک اینفوگرافیک مانند این میتواند داستان بسیار قانع کنندهای برای یک فروشگاه دست دوم یا بازیافت جین باشد تا در صفحات رسانههای اجتماعی خود پست کنند.
داستانسرایی را بهعنوان به اشتراکگذاری روایتهایی در نظر بگیرید که احساسات را برمیانگیزد و واکنش را تحریک میکند. اینکه با یک داستان سنتی با شخصیتها و درگیریها همراه شوید یا بیشتر رویکرد روزنامهنگاری داشته باشید، به شما بستگی دارد.
۵. جزئیات کوچک مهم هستند
شما قبلا صفحه خطای ۴۰۴ بسیار زیادی را دیدهاید. بسیاری از آنها فراموش شدنی هستند … اما نه همه آنها. برندهایی که برای ایجاد تجربه ای همه جانبه برای کاربران خود تلاش بیشتری میکنند، به جزئیاتی مانند پیامهای خطا، رنگهای بستهبندی و انتخاب المان ها، انیمیشنهای بازخورد کاربر و سایر موارد به ظاهر کوچک توجه میکنند که به راحتی قابل چشم پوشی است. اما همبن موارد زمانی که عمومی نباشند مثل بقیه نادیده گرفته نمیشوند.
تقریباً در هر نوع طراحی میتوانید جزئیات پیدا کنید. بررسی کنید که این طراحان چگونه آنها را در محصولات و بستهبندی محصولات خود بکار میگیرند:
اگر یک شرکت تجارت الکترونیک هستید، یک بچه گربه متحرک بامزه که هنگام اضافه کردن موارد به سبد خرید، ماوس کاربر را در اطراف صفحه دنبال میکند و سپس، هنگامی که بسته آنها به دستشان رسید، یک یادداشت تشکر امضا شده با یک چاپ پنجه جوهری میتواند جزئیات فوقالعادهای باشد که باعث میشود آنها لبخند بزنند و خاطرهای مثبت با برند شما ایجاد کنند. به روشهایی فکر کنید که میتوانید این جزئیات کوچک را در طراحی خود بگنجانید تا خاطرات مثبتی ایجاد کنید و با مخاطبان خود در سطح احساسی ارتباط برقرار کنید.
۶. به کاربران جوایز بدهید
به کاربران برای تعامل با برند شما پاداشهایی حتی کم بدهید. میتوانید با دادن امتیازهایی به مشتریان که میتوانند برای کالاهای انحصاری در آینده از آنها استفاده کنند، به جنبه مالکیت متمایل شوید یا با افزودن خوراکیهای کوچک به سفارشهایشان، مانند آب نبات، احساس کنند که شما شخصاً به آنها اهمیت میدهید.
فقط به یاد داشته باشید که اگرچه پاداشهای شما باید روی برند باشد، اما نباید فقط وسیله برای معرفی لوگوی شما باشند. مثلا اگر استیکرها سرگرم کننده هدیه میدهید، استیکرهایی را که صرفاً لوگوی شما نیستند در آن قرار دهید.
برای یک برند حیوان خانگی، ممکن است به معنای یک برگ پشت چسب کوچک با چاپ پنجه یا یک قاشق غذای حیوانات خانگی با با سایزبندی مختلف(درجه بندی) باشد تا غذای حیوانات خانگی خریداران شما همیشه به خوبی تقسیم شود.
یک کارخانه شرابسازی با هر خرید به مشتریان یک امتیاز میدهد برای دریافت یک بطری شراب یا طراحی خاص و یک یک لبخند روی بطری.
در این روشها یک ارتباط احساسی ادامه دارد ایجاد میشود.
طراحی احساسی در عمل
به این نمونههای طراحی احساسی در عمل نگاهی بیندازید:
در طراحی جلد این کتاب آنها به بیننده قول میدهند که بله، شما میتوانید دوباره شروع کنید و به سمت حرفه ای جدید بروید.
هزینه تحصیلات موضوعی بسیار احساسی است که ذهن میلیونها نفر را به خود مشغول کرده است، و افراد مختلف از دبیرستان گرفته تا بازنشستگان را در مورد نحوه مدیریت آن و اینکه آیا تحصیلات آنها واقعاً ارزش هزینههایش را دارد؟
در این جلد کتاب با نمایش تصویری از مدارک تحصیلی در سطل زباله، و سپس نوید دادن راه حلی با شعار عمل گرایی و رسیدن به موفقیت با زمینه زرد روشن یک حس خوشبینانه به خوانندگان ارائه میدهد و آنها را جذب میکند.
در طراحی این کوکی، تیم طراحی حس گرما و قابل اعتماد بودن یعنی دو حسی که به مادران مربوط میشود را ایجاد کرده و برای انتقال بهتر این حس از رنگ قهوهای نسکافه ای و صورتی بهره برده و شکل گرد لوگو به ایجاد حس دوستی و نزدیک شدن کمک کرده است.
این برند محصولات ارگانیک و سالم تولید می کند با نمایش یک زن در تصویر لوگو به عنوان درختی با ریشههایی که در اعماق خاک قرار دارد برای انتقال حس ارگانیک بودن محصول با ذهن ناخوداگاه مخاطب ارتباط برقرار کرده است.
به جزییات طراحی دقت کنید. فرم لوگو، اجزای لوگو، رنگ ها و… قرار است ارتباط احساسی برقرار کنید و به نوعی بیشتر با ذهن ناخودآگاه مخاطب کار داریم.
لوگوی Typfred
یکی دیگر از لوگوهای با ظاهر ساده، این لوگوی نشاندهنده شادی و حس خوب است. لوگوی Typfred با استفاده از تنها ۲ رنگ، یک فونت و یک گرافیک فلت هندسی، رها بودن موتور سواری را نشان میدهد، باد در سر شما موج میزند و احساس بیخیالی، شناور بودن در لحظه حال، فارق بودن از زندگی معمولی را به نمایش میگذارد.
با طراحی احساسی قدرتمند تأثیر بگذارید
اگر میخواهید طراحی شما به طور موفقیتآمیزی با کاربران ارتباط برقرار کند، باید از نظر احساسی با آنها ارتباط برقرار کند. یک طراح ماهر میداند که چگونه با نشان دادن اینکه دقیقاً چرا محصول شما بهترین انتخاب برای آنهاست، به قلب و همچنین ذهن مخاطب نفوذ کند.
راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارد، مانند انتخاب رنگ، متنهای تبلیغاتی جذاب، اشکال، تصاویر، روایت داستان، سبکهای منحصربه فرد کاربر پسند، و حتی نحوه ارائه اطلاعات.
خب اگر یک طراحی گرافیکی ابتدا با قلب و سپس با ذهن شما صحبت میکند، پس دقیقاً درست عمل کرده است.
ممنون از ترجمه ی خوبتون ولی خیلی خوب بود اگر آخر مطلب منبع اصلی این مقاله رو میذاشتین که اگر کسی میخواد استفاده کنه. فکر میکنم این مقاله جزو مقاله های وبسایت ۹۹designs باشه.